Romans |
|||
چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 22:11 :: نويسنده : فریبا
خدایا من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم،
همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد می آید سراغت.
من همانی ام که همیشه دعاهای عجیب و غریب می کند و چشمهایش
را می بندد و می گوید:«من این حرفها سرم نمی شود،باید دعایم را
مستجاب کنی.»
همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند،
همانی که نمازش را می خواند و روزه می گیرد ولی بعضی وقتها
تو این دنیای بی معرفت به خاطر اینکه با احساسش بازی شده،
بدجنس می شود.از مردم بدش می آید.البته گاهی هم خودخواه
گاهی هم...حالا یادت آمد من کی هستم؟
امیدوارم بین این همه آدمی که داری ،بتوانی من یکی را تشخیص
بدهی .البته می دانم که مرا خیلی خوب می شناسی.تو اسم مرا می دانی
می دانی کجا زندگی می کنم و...
خدایا اما من هیچ چی از تو نمی دانم.هیچ چی که دروغ است،چرا،
یک کمی می دانم،اما این یک کمی خیلی کم است.راستش من مدتهاست
که می خواهم چیزهایی برایت بنویسم .البته من همیشه با تو حرف زده ام
باز هم حرف می زنم اما راستش چند وقتی است که دوست دارم عوض بشم.
دوست دارم بهتر باشم من یه عالم سؤال دارم،سؤال هایی که هیچکس جوابش
را بلد نیست .دوست دارم تو جوابم را بدهی .راستی یادت باشد این وبلاگ
یک راز است خدا ، راز من و تو
نظرات شما عزیزان:
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|